جدول جو
جدول جو

معنی سلطان آباد سبزوار - جستجوی لغت در جدول جو

سلطان آباد سبزوار
(سُ)
نام یکی از دهستان های بخش حومه شهرستان سبزوار که در شمال خاوری سبزوار واقع است و محدود است از طرف خاور به دهستان طاغنکوه از شمال به بخش صفی آباد و بخش سرولایت از جنوب به دهستان رباط سرپوشیده و دهستان مرکزی باختر به دهستان طبس. محصول آن غلات، بنشن، پنبه و شغل مردان زراعت و کسب در شهر سبزوارو صنایع دستی زنان انواع کرباس بافی است. این دهستان از 15 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل و مجموع نفوس آن در حدود 7962 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سلطان ابوالخیرخان، ابن دولت شیخ بن ابراهیم اغلان بن پولادبن منگوتیموربن بداغول بن جوجی بوغا. از خواقین ازبک از الوس جوجی خان بن چنگیز. جد محمدخان شیبانی. مستقر وی سقناق دشت قبچاق بود. مولد او به سال 816 هجری قمری و در سنۀ 833 در هفده سالگی رتبۀ خانی یافت و سلطان ابوسعید بمدد او فتح سمرقند کرد، ابوالخیرخان در 834 بخوارزم شد و آن ناحیت را غارت کرد. او دختر الغبیک رابعه را بزنی گرفته است. وفات وی بسال 874 بود. رجوع به حبیب السیر ج 2 ص 25، 225، 248، 249، 312، 320 شود
لغت نامه دهخدا